تحلیلی بر وضعیت تعاون و تعاون گری علی شفیعی علویجه رئیس اداره حمایت و توانمندسازی تشکلها، دفتر ساماندهی صنوف و تشکلهای مردم نهاد سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران

 shafiei4959@gmail.com

مقدمه

از لحاظ لغوی تعاون به معنی همکاری و یکدیگر را یاری کردن است و همکاری و مدد همدیگر بودن از ارزشهای مهم، هم اخلاقی و هم مذهبی در هر جامعه ای است. بر این پایه کلمه تعاون واژه ارزشمند و مقدسی است و بکارگیری آن بدون درک مفهوم و ماهیت این واژه می تواند عامل تخریب و تنزل این نام و همچنین ارزش های آن در جامعه شود.

از لحاظ کارکردی تعاون، همکاری سازمان یافته افراد جامعه مبتنی بر قواعد و مقرراتی است که در پرتو مشارکت، همکاری و کمک متقابل آنها، می تواند منجر به بهبود و پیشرفت در اوضاع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اعضای آن شود. این کارکرد تعاون بر توجه به افراد و شرکت دادن آنها در اداره امور استوار است و نتیجه آن ایجاد روحیه مسئولیت پذیری،  نقدپذیری و مطالبه گری در بین آنان است. اینها حداقل انتظارها از تعاونی است و در غیراینصورت تعاونی دچار نواقص و آسیب هایی است که نیاز به رسیدگی و توجه دارند.

در این مقاله کوتاه ضمن ارائه مفاهیم و برداشتهایی کلی از تعاون به تعدادی از مسائل و معضلات اساسی و ریشه ای که پیشرفت تعاون را با مشکل مواجه ساخته است اشاره می شود.

 

خودباوری تا دگر یاری

تعاون و تعاونی کار کردن در درجه اول دارای اهداف اجتماعی است که منتج به کارکردهای اقتصادی نیز شده و گسترش درست آن در جامعه می تواند فراهم کننده آزادی، برابری، درستکاری، مشارکت جمعی، راست گویی، توسعه مهارتهای اجتماعی افراد، خودباوری، خودیاری، دگریاری و برقراری عدالت در توزیع ثروت، منابع، امکانات، فرصتها و اطلاعات باشد. علاوه بر آن، در مسیر تعاون سازی و تعاون گری  یکی از اصول مهم مورد توجه در آن که آموزش و افزایش آگاهی های اجتماعی و فنی است نیز در جامعه نهادینه می شود که نتیجه آن پیشرفتی متوازن و همه جانبه برای آحاد افراد جامعه و محیط آنها خواهد بود.

 توسعه درست تعاون در جامعه می تواند باعث جلوگیری از تضعیف و نابودی انسانهایی که از توانایی ها و ظرفیت های کمتری برخوردارند شده و به آنها "کرامت"  لازم را بدور از کمک های به اصطلاح خیرخواهانه، یارانه ای، حمایتی  و مددکارانه بدهد. بر این اساس می توان به صراحت اعلام داشت تشکیل تعاونی ها با شکل و محتوای درست بهترین شیوه تحقق عدالت در ابعاد گوناگون آن می باشند.

 

اسم تعاونی، رسم تعاونی

تعاون بر پایه خودآگاهی بنا می‌شود و خودآگاهی، آگاهی از توانمندی ها و ظرفیتهای خود است. برای رسیدن به این خود آگاهی نیاز به بررسی، واکاوی و شناخت است و بر این اساس یک تعاونی با شناخت ظرفیتها و توانایی هایی که هر یک از اعضای آن دارند بنا می شود، آنچه در این میان ماهیت واقعی تعاونی را می تواند شکل دهد آن است که هر یک از اعضا سهمی را در برآورده شدن اهداف آن ایفا نمایند. بدیهی است تعاونی هایی که اعضا اطلاعی از اهداف، کارکردها و وظایف آن نداشته  و نقشی برای آنها در امور تعاونی پیش بینی نشده باشد نمی توانند کارکرد یک تعاونی را داشته باشند و صرفاَ اسم تعاونی را یدک می کشند. این دست تعاونیها بعد از مدتی با مشکلات عدیده مواجه می شوند و برای سرپاماندن یا به فعالیتهایی روی می آورند که در ذات اهداف و کارکردهای آنها نیست و یا مجبورند دستشان را جلوی دولت و بانکها دراز کنند و به دنبال رانت یا وام باشند. بنابراین بدون مشارکت و حضور و مسئولیت پذیری اعضا، تعاونی فقط یک شکل و فرم بدون محتواست و نصیبی از توانمندی های خود که توانمندی تک تک اعضای آن است نمی برد.

 

همنشینی سرمایه داری و تعاونی ؟!

خطری که در شرایط ضعف و نبود تعاونی ها وجود دارد آن است که سرمایه داری انحصارگرا فرصت رشد می یابد. اساس این نظام بر بی عدالتی است و هدف آن صرفاً کسب حداکثر سود اقتصادی و افزایش ثروت بیشتر برای سردمداران آن است، این نوع نظامها برای رسیدن به اهداف خود به راحتی انسان و محیط زیست را قربانی کرده ویا به خطر می اندازند. سرمایه داران انحصارگرا  در  قالب شخص، گروه و یا حتی دولت ها در میان مردم و جوامع مختلف اعم از توسعه یافته و در حال توسعه، فقیر و غنی، غربی و شرقی و... بروز و ظهور دارند و تلاش دارند تمامی عوامل را برای کسب ثروت بیشتر به حیطه نفوذ و سیطره خود درآورده و ابایی از نابودی هر آنچه مانع آنها شود ندارند.

 ایجاد شکاف بین کشورها، بین اجتماعات، بین گروهها، بین خانواده ها و بین تک تک انسانها نتیجه گسترش این نوع نظام ثروت گراست که نتیجه آن انزوای بین این اشکال جوامع انسانی، بروز انواع جنگ ها و تنش ها، از بین رفتن محیط زیست و ارتباطات انسانی بوده است.

متأسفانه این تفکر و دیدگاه در بسیاری از صاحبان علم، روشنفکران و دولتمردان  در تمام انواع حکومتها در سرتاسر جهان نفوذی قابل توجه دارد و روز به روز نیزگسترده تر می شود. این نفوذ حتی شرکتهای تعاونی بخصوص در کشورهای کمتر توسعه یافته را نیز به این سمت و سو کشانده و آنها را تبدیل به بنگاههایی اقتصادی برای کسب صرفاً سود بیشتر نموده است و در آنها کمتر آثاری از حضور، مشارکت، همکاری، مسئولیت پذیری و مطالبه گری اعضا دیده می شود.

تحرکات و مباحثی که در این نظام ثروت گرا در حوزه های انسانی و اجتماعی همچون مسوولیت اجتماعی، حقوق شهروندی، حفظ محیط زیست و مطرح می شود، عمدتاً برای جلب افکار عمومی و باز کردن مسیرهایی برای سود آوری بیشتر است.

بدون شک ذات سرمایه داری انحصارگرا و مبتنی بر صرفاً سود و منافع اقتصادی که باعث فربه شدن مالی تعداد معدودی و ضعیف تر شدن اکثریت افراد انسانی همراه با کاهش رابطه انسان‌ها با یکدیگر و با طبیعت می‌ شود نمی تواند نسخه مناسبی برای آینده باشد.

 

ضعیف شدن فرهنگ تعاون

بررسی روند تعاونی سازی در کشورهای مختلف نشان می دهد یک علت مهم ضعف نظام تعاونی، مخالفت و مبارزه پنهان و آشکار نظام سرمایه داری انحصارگرا که مورد اشاره قرار گرفت با آن است. بدیهی است در سایه گسترش فرهنگ تعاون و نظام مبتنی بر تعاونی، ثروت دیگر نمی تواند در دست عده قلیلی انباشته شود.

 اما در وجوه دیگر هم باید به جستجوی علت ضعیف شدن فرهنگ تعاون پرداخت. بدون شک اولین مشکل به مدیران، دست اندرکاران، کارشناسان و افرادی که یا در مصادر اجرایی و دولتی این حوزه یا در مصادر هیأت مدیره و مدیرعاملی تعاونی ها قرار می گیرند برمی گردد، بیشتر این افراد هم فارغ التحصیل از دانشگاهایی هستند که تفکر و روح حاکم بر آنها تحت تأثیر و نفوذ نظام سرمایه داری انحصارگراست هم اینکه در جوامعی زندگی می کنند که فرهنگ حاکم بر آنها متأثر نفوذ نظام سرمایه داری انحصارگراست و این شرایط و وضعیت محیطی در وجود این افراد به حدی نهادینه شده است که حتی فلسفه و مفهوم تعاونی را از همان زاویه می بینند. بدون شک ورود و فعالیت این افراد در حوزه  تعاون ضعیف تر شدن این بخش و از بین رفتن بیشتر ماهیت آن را در بین مردم  در پی خواهد داشت.

علت مهم دیگر در ضعف تعاون، به کم آگاهی یا ناآگاهی و همچنین باورمندی ضعیف کسانی که تعاونی تشکیل  داده و می دهند برمی گردد. کم آشنایی این افراد با  ماهیت، اصول و اهداف تعاون ضمن اینکه تشکیل نادرست و ناقص تعاونی را باعث شده از بروز، رشد و تعمیق تفکر تعاون در جامعه نیز جلوگیری کرده است.

 

عضویت و مسئولیت

بر اساس مطالعات انجام شده و نظرات کارشناسان حوزه تعاون بحران مشارکت اعضا در تعاونی ها یکی از مهمترین بحرانهای پیش روی آنها می باشد. در تحلیل این چالش باید گفت در یک فرآیند درست در تشکیل تعاونی تک تک اعضای آن قبل از آنکه به عضویت تعاونی در آمده یا در تشکیل آن  مشارکت نمایند می بایست بر این نکته مهم واقف و آگاه شوند که به محض عضویت در تعاونی دارای یک شخصیت حقوقی شده و بر این اساس صاحب مسئولیت می شوند، این مسئولیت پذیری متضمن آن است که این افراد با اهداف تشکیل تعاونی، اهدافی که صرفاً اقتصادی نیستند و جنبه های اجتماعی و فرهنگی نیز دارند آگاه شده و آماده باشند در این راستا حرکت و برای تحقق آنها  وقت گذاشته و تلاش نمایند و بدانند که عضو شدن در تعاونی متضمن مسئولیت پذیری و مشارکت جویی آنهاست.

 

جمع بندی

در بیان مشکلات و مسائل تعاونی ها بررسی های زیادی شده است، در بیشتر مطالعات انجام شده در حوزه تعاونی ها ضعف در مدیریت، ضعف در انجام وظایف بازرسین، ضعف در برگزاری مجامع عمومی، نداشتن برنامه و افق مشخص، مشارکت ضعیف اعضا، نداشتن منابع مالی و به عنوان مشکلات عمومی تعاونی ها مطرح شده اند.

از دگرسو جمع بندی کلی اقدمات برای رفع این مسائل و مشکلات نشان می دهد، تا زمانی که دست اندرکاران دولتی بویژه در سطوح عملیاتی و اجرایی و همچنین اعضای تعاونی ها اعم از اعضای عادی و اعضای هیأت مدیره و مدیران عامل نسبت به فلسفه و ماهیت تعاون و تعاون گری آگاهی و باور نداشته باشند فرآیند کاستن از مشکلات راه به جایی نمی برد.

 تحلیل و بررسی محتوایی و علت و معلولی مشکلات تعاونی ها عمدتاً به ضعف در باورمندی نسبت به اهداف و فلسفه تشکیل تعاونی(هم به دلیل کم آگاهی و هم به دلیل نفوذ باورمندی به سیستمهای دیگر از جمله سرمایه داری انحصارگرا) و همچنین نبود علم و آگاهی از توانمندی ها و ظرفیتهای تعاونی که می بایست دربردانده توانایی های تک تک اعضای آن باشد برمی گردد، مصادیق متعدد نشان داده است تزریق پول و وام و رانت و یا دادن چند وظیفه تصدی گری و یا واگذاری های دولتی نتوانسته تأثیری در بروز کارکرد واقعی و درست تعاونی ها داشته باشد.

فراگیر و نهادینه شدن فرهنگ تعاون نیاز شدیدی به تبیین آن در جامعه  و توجه به آن از ابعاد، زوایا و جنبه های مختلف دارد.   براین اساس تقاضا دارد فعالان این حوزه متناسب با تجربیات و دانش خود نظرات و دیدگاهها و نقدهایشان را مطرح نمایند تا موجبات تقویت درست و واقعی این نهاد متناسب با شرایط جامعه فراهم آید، بدیهی است در غیر اینصورت سیاستگذاران و تصمیم گیران این حوزه تصمیمیاتی می گیرند که نه تنها نهاد تعاونی را تقویت نمی کند بلکه تضعیف آن را به دنبال خواهد داشت.

 

منابع مورد استفاده

این مقاله برگرفته از مطالعات و تجربیات شخصی نگارنده و همچنین استفاده از منابع زیر بوده است:

1)     اکونیوز. شرکت های تعاونی و چالش های فراروی آنها(1391). قابل دسترسی درآدرس اینترنتیhttp://econews.com/fa/content/369717

2)     شفیعی علویجه، علی(شهریور1396). نقدی بر تعاون و تعاون گری به بهانه سیزدهم شهریور روز تعاون.  منتشر شده در پایگاه اطلاع رسانی تشکلها و نظام صنفی کشاورزی. قابل دسترسی درآدرس اینترنتی http://agrisenf.ir/

3)     دهخدا، علی اکبر(1377). لغت نامه. زیر نظر محمد معین وسید جعفر شهیدی. تهران : موسسه انتشارات وچاپ دانشگاه تهران.

4)     سعدی حشمت اله(تابستان1386). ارزیابی تعاونی های تولید کشاورزی در شهرستان کبودرآهنگ استان همدان. روستا و توسعه : دوره 10 ، شماره  2.

5)     عباسی، محمد.(1389). باور تعاون. تهران:موسسه توسعه روستایی ایران.

6)     محمدی، ارسلان(فروردین1373). نگاهی به نقش مدیریت در تعاونی ها.مجله تعاون، دوره جدید، شماره31.

7)     محمودی، وحید؛ علیزاده، غلامرضا؛ سرآبادانی، غلامرضا(1387).تعاون و توسعه اقتصادی. تهران: انتشارات خوشبین.

8)     نظام شهیدی، مهراندخت.(1381). اصول مدیریت تعاونی ها در ایران. تهران: انتشارات روشنگران نصر.  

    

 

نویسنده:
تعداد بازدید:
14801
تاریخ:
1397/04/25
Powered by DorsaPortal